به وبلاگ آشیانه در مه خوش آمدید

در این وبلاگ مسائل سیاسی و ملموس روز قرار خواهد گرفت. همان دردهای آشنایی که همگان با آن پاگرفته‏ایم

۱۳۸۷ دی ۲۹, یکشنبه

گسترش دستگیریهای فعالین مدنی در ایران

گسترش دستگیریهای فعالین مدنی در ایران

ما در کشوری زندگی می کنیم که حکومتش در دست مردانی است که نه تنها تاب و تحمل هیچگونه انتقادی را ندارند بلکه برای خاموش کردن هر نظر و انتقادی دست به هرکاری می زنند از دستگیری گرفته تا شکنجه و اعدام مردانی که عطش قدرت هنوز در درونشان شعله می کشد و تا دنیا هست خاموشی ندارد . مردانی که برای پاس داشت این قدرت حتی از قربانی کردن دوستان خود غافل نمی شوند چه برسد به فعالین مدنی وسیاسی که این روزها بدترین وتلخ ترین دوران خود را می گذرانند.

مردان دلاوری که قربانی خواسته ها ی بی انتهای اینان می شوند . مردانی که با تمام قوا به مبارزه روی آورده و بی هیچ توقعی خالصانه فعالیت می کنند و آن سان که می رود فریادشان به گوش مردمان برسد و خفته گان را بیدار کند به ناگاه با فشارو یورش ناگهانی به آنان در سینه خفه می شود.

ما با مردان بی احساسی هم زمان هستیم که بویی از انسانیت نبرده و گامهای سنگین آنان بر گلوی حقوق بشر فشار می آورد.

ایرانی که ما در آن زندگی می کنیم به سان زندان عمومی در آمده که محترمانه فریاد های آزادی خواهانه در آن به بهانه های واهی و بی اساس خفه می شود .

فعالین دستگیر می شوند ، شکنجه می شوند، با عنوانین مختلف چون اخلال درنظم عمومی و امنیت ملی اعدام می شوند.

سایتهای فعال در عرصه سیاسی فیلتر می شوند

وبلاگ نویسان دستگیر وبازخواست و حتی به عنوان محارب فی الارض به زندان، حبس و اعدام محکوم می شوند.

بسیاری از این فعالین چون بشیریها – فدائیها و ......... دستگیر، شکنجه، و تهدید می شوند

ما در ایرانی زندگی می کنیم که همه فکر وحرف و عمل حاکمان شده فلسطین وغزه و حماس وحزب اله و اعراب بدوی

همه هنرش شده دستگیری و کشتار – سرکوب منتقدین – بستن روزنامه‏های مخالف- بستن دفاتر حقوق بشر سازمان ملل- بستن همه گلوگاههای رساندن فریاد مظلومیت واعتراض مردم درمانده از همه جا

ما در سرزمین اسیری زندگی می کنیم که چهره اش به زردی گرائیده و مردمانش به رنگ خاکستری در آمده اند

ما در سرزمین ایرانی هستیم که دیگر هیچ شباهتی به کشور ندارد بیشتر از آنکه یک میهن باشد یک بازداشتگاه است.

به این دلیل که تا بیایی حرفی بزنی با یورش همه جانبه مواجه خواهی شد و حکم ضد میهن و منافق را دریافت خواهی داشت.

در این زمان که مواجه با دستگیری گسترده فعالین مدنی و سیاسی می باشیم بعضی از دوستان وهواداران و رفقایی هم بودند که به بهانه فعالیت در جهت براندازی مسلحانه نظام جمهوری اسلامی دستگیر و تنها به جرم همکاری با رفقای سازمان دستگیر شده و به دلیل به دست نیامدن مدرکی علیه ایشان آزاد شده و تا مشخص شدن وضعیت دادگاه ایشان تحت نظر هستند.

مشخص نیست که دادگاه که نه بیدادگاه نظام جمهوری اسلامی برایشان چه حکمی در نظر بگیرد و چه اقدامی بکند . تاریخ دادگاه این عزیزان را به اطلاع ایشان رسانده اند که امیدواریم در این دادگاه این نظام باشد که شکست می خورد و رفقای گرامی ما تبرئه شوند.

شایان ذکر است که یکی از این رفقا به همراه مادرش دستگیر شده بود وبعد از آزادی موقت طی یک احضاریه تاریخ دادگاهی ایشان به اطلاع آنها رسانده شده است لذا تا برقرای دادگاه فعلا آزاد هستند تا حکمشان به اطلاع ایشان برسد.

امیدواریم که به این دوستان صدمه ای نرسد وسرافرازانه بیدادگاه رژیم را ترک کنند.

به آرزوی روزی که بتوانیم در کشوری آزاد، بی هیچ سرکوب و یورش ، آزادانه رفتار کنیم و سخن بگوییم.

۱۳۸۷ دی ۲۳, دوشنبه

غزه

غزه

محل قدرت نمایی ایران و امریکا

بررسی اوضاع غزه و جنگ بین اسرائیل و گروه حماس از چند زاویه قابل توجه و بررسی است :

الف : بررسی تحولات داخلی فلسطین

ب : از نگاه بین المللی که خود به چند بخش تقسیم می شود:

1- حمایت امریکا از اسرائیل

2- پشتیبانی ایران از گروه حماس در مبارزه با دولت اسرائیل

3- برخورد های گوناگون دولتهای جهان با این مسئله

4- نقش اعراب در تحولات و حمایتهای آنان

الف )- بررسی تحولات داخلی فلسطین

بعد از تقسیم و قرار گرفتن بخشی از فلسطین در اختیار خود فلسطینیها و تشکیل دولت خودگردان به ریاست یاسر عرفات ، آینده منطقه به سوی سرنوشتی پر التهاب سوق داده شد.

یاسر عرفات با قبول پیمان سازش و صلح خاورمیانه ای تولید شده به دست امریکا واسرائیل مهر ابطال شخصیت خود را توسط دولت ایران که زمانی حامی او بود به کارنامه سیاسی خود زد .

زمانی که یاسر عرفات برقراری صلح و سازش را از سوی اسرائیل قبول کرد دو حمایت عمده را به دست آورد یکی حمایت امریکائیها و دومی حمایت اعراب و کشورهای عربی منطقه بود .

ولی دولت ایران از این وضعیت پیش آمده خشنود نشد و برای به هم زدن توازن قوا در این منطقه به پرورش و حمایت گروههای فلسطینی مبارز که مخالف یاسر عرفات و صلح خاورمیانه ای او بودند زد .

حمایت از گروههای اسلامی شیعه و حماس و ...... و این حمایت ها با آموزش نظامی افراد این گروهها ، ارسال کمکهای نظامی و مالی وغیره از این گروهها ادامه یافت تا زمانی که به یک مهره مهم و سرنوشت ساز در جهان سیاست تبدیل شدند .

حمایت بی دریغ دولت ایران از حماس ادامه یافت تا زمانی که یاسر عرفات به دلایل مشکوکی فوت کرد و از صحنه سیاست داخلی فلسطین و دولت خودگردان خارج شد و جای خود را به محمود عباس داد .

محمود عباس شخصیتی است که تمایلات سیاسی او به سمت امریکا بیشتر از ایران است و ترجیح می دهد تحت حمایت امریکا قرار بگیرد تا ایران.

زمانی که حماس با حمایتهای ایران و گروهی از مردم داخل فلسطین توانست قدرت را در دست بگیرد باعث نگرانی امریکائیها و اسرائیل شد . چرا که وجود گروه ودولت حماس در راس قدرت از به هدف رسید ن مقصود امریکا و اسرائیل جلوگیری میکرد و دوباره پای ایران را به تحولات منطقه و تاثیر گذاری بر آن باز میکرد.

در واقع پیروزی حماس در انتخابات دولت خودگردان پیروزی ایران در این منطقه حساب می شد و این زنگ خطر را برای امریکا به صدا درآورد لذا با تقویت اسرائیل و ایجاد رعب از ایران در منطقه و درمیان اعراب سعی در بیرون راندن حماس از صحنه قدرت کرد و این فعالیت ها را ادامه تا به آنجا که هم اکنون شاهد وقایع اخیر و جنگ در غزه هستیم.

جنگ در غزه در واقع تنها راه برای تضعیف قدرت حماس از نظر امریکا و اسرائیل است و مطمئنا این وضعیت را تا حصول هدف نهایی ادامه خواهند داد.

ازنگاه بین المللی

1- حمایت از اسرائیل

امریکا با حمایت از اسرائیل درواقع از منافع خود در منطقه و در قبال ایران حمایت میکند چراکه با به قدرت رسیدن حماس درواقع قدرت ایران در این منطقه رو به فزونی نهاد و تاثیر پذیری این گروه فلسطینی از ایران کار را برای امریکائیان در منطقه سخت کرد لذا با حمایت مالی و نظامی و به طورکلی همه جانبه از اسرائیل سعی در حفظ منافع در این منطقه را دارد و طرح خاورمیانه بزرگ که از سوی اسرائیل و امریکا مطرح شده است در واقع همان دنبال کردن اهداف امریکا در خاورمیانه است.

2- حمایت ایران ازگروه حماس

در مقابل حمایت امریکا از اسرائیل در منطقه ایران هم به پرورش و حمایت از گروههای مبارز فلسطینی از جمله حماس روی آورده و با ساپورتهای مالی – نظامی – آموزشی به این گروه سعی در ایجاد سدی در مقابل امریکا دارد تا از این طریق به آنچه که منافع خود می نامد برسد البته منافعی که فقط شامل خود دولت ایران می شود و این را نباید به نفع مردم ایران دانست چراکه تنها چیزی که از این قضیه عاید مردم ایران می شود تنها تنها فقر بیشتر – بیرون رفتن ثروت کشور به این بهانه و ....... می باشد.

در واقع حماس و گروههای این چنینی در منطقه و سایر نقاط جهان برای دولت ایران حکم آب زندگی را دارد و با توجه به نوع دولت ایران و حکومت آن خوب می توان فهمید که بقای این دولت تنها به ایجاد تنش در مناطق مختلف و حساس است.

اگر به وقایع غزه از زمان به قدرت رسیدن گروه حماس در راس دولت خودگردان فلسطین کنیم درک خواهیم کرد که غزه از آن زمان آبستن حوادث اخیر گشت .

فشار اسرائیل و امریکا به دولت خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس از یک طرف و به قدرت رسیدن گروه حماس در راس دولت این کشور و عدم پذیرش صلح یا سازش دائمی با دولت اسرائیل از طرف دیگر غزه را در مسیر حوادث اخیر قرار داد.

ماجرا از آن زمان شدت یافت که گروه ترور اسرائیل هنیه را از صحنه سیاست حماس و فلسطین خارج کرد و غزه وحماس را در یک محاصره برای پذیرش آنچه که اسرائیلیها صلح می خوانندش قرار داد .

با دقت در تحولات فلسطین به این نکته خواهیم رسید این همه کشمکش و درگیری بین حماس و اسرائیل چیزی جز قدرت نمایی ایران و امریکا در این منطقه نیست.

در واقع جنگ غزه جنگ ایران و امریکا است منتهی دور از خانه و آنهم در کشوری ثالث بدون آسیب پذیری دو دولت

خوب که به وقایع اخیر غزه نگاه کنیم می بینیم که حماس با برخورداری حمایت از طرف دولت ایران به صورت آلت دستی در آمده است که منافع دولتمردان ایران را آنطور که مدنظر شان است تامین میکند و در مقابل هم اسرائیل با حمایت بیدریغ از سوی امریکا تامین کننده منافع دولتمردان امریکایی است

در واقع غزه محلی برای به نمایش گذاشتن میزان قدرت ایران و امریکا در منطقه است .

غزه هم اکنون به محلی برای آزمایش سلا حهای تازه تولید شده ایران و امریکا در آمده است که در اختیار طرفین درگیر در جنگ قرار داده شده است و آنچه که به آن در این منطقه توجه نمی شود فقط قربانی شدن انسانهایی است که بی گناه فدای منافع دیگران می شوند .

انسانها و کودکان بی گناه چه در اسرائیل چه در غزه قربانی افکار و عملکرد دولت مردان بی فکر وبی لیاقتی می شوند که تنها و تنها به خود و به عقاید خود می اندیشند.

با آنکه در روزهای اخیر شاهد تظاهرات و فریادهای بسیار زیادی از سوی مردمان بیشتر کشورها هستیم ولی هیچ ارگان و سازمان بین المللی اقدام موثری برای توقف جنگ نمی کنند و به تماشای این قتل و عام نشسته اند

و دول درگیر در جنگ هم تنها در طبل جنگ می کوبند و به هیچ ندایی برای خاموشی جنگ پاسخ مثبت نمی دهند و حتی بر ادامه آن پافشاری میکنند تا جایی که شاهد اظهارات اخیر وزیر خارجه اسرائیل و سردمداران حماس هستیم که به ادامه جنگ و حتی شدت دادن به آن تاکید دارند.

امریکائیها با حمایت از اسرائیل حمله اسرائیل به غزه و قتل وعام مردم این شهر را جزء حقوق دولت اسرائیل شناخته و بر ادامه آن تاکید دارند . از طرف دیگر ایران هم با حمایت همه جانبه از حماس و ارسال کمک به طرق مختلف به این گروه بر شعله ور شدن این جنگ کمک میکند .

در واقع هر دو طرف با کمک سعی میکنند خود به تنهایی پیروز از این بازی بیرون آیند و جنگ کنونی تمام نمی شود تا زمانی که دستور از طر ف هم ایران و هم امریکا به گروههای متخاصم در جنگ ارسال شود.

3- برخورد دولتهای گوناگون جهان با این مسئله

دولتهای جهان در برخورد با این مسئله هم به دو گروه تقسیم می شوند . دولتهایی که منافعشان گره خورده با منافع امریکا و اسرائیل در جهان است که بیشتر به سمت و سوی امریکا کشیده می شوند و همان سیاستهایی را اتخاذ می کنند که مورد قبول و تایید امریکاست در واقع اینان دنباله رو ها ی امریکائیا ن هستند با این تفاوت که سعی می کنند طرف دیگر قضیه را هم به نوعی با خود داشته باشند درواقع آنان سعی در همراه داشتن هر دو طرف درگیر در این ماجرا با خود هستند منتهی بیشتر تمایلاتشان به امریکا است تا طرف مقابل. از این گروه می توان به دول اروپایی و بعضی دولتهای امریکایی و سران عرب اشاره کرد

گروه دوم از دولت مردان جهان ، گروهی هستند که بیشترین ارتباطات با ایران را دارا هستند و در واقع گوش به فرمان دولتمردان ایران هستند و آنهارا در اجرای اهدافشان در منطقه و این ناحیه یاری می دهند

از این گروه می توان به دولتهای سوریه – حزب اله لبنان و .... اشاره کرد

عملکرد این دو گروه را به خوبی در موضع گیریهایشان در قبال مسئله غزه می توان مشاهده کرد گروه اول در قبال جنایتهای اسرائیل و حملات آنان سکوت اختیار کرده و تنها شاهد مسئله هستند و تا دستوری از امریکا دریافت ندارند دست به هیچ اقدام یا سخنی نمی زنند و گروه دوم با دولت ایران همگام شده و دست به فعالیتهای دیپلماتیک به ظاهر برای قطع حملات به غزه و برقراری آتش بس زده اند.

4- موضع گیری اعراب در قبال مسائل غزه و عملکرد آنان

به طور کلی باید گفت اعراب مردمانی هستند خنثی و بیشتر به طرف و جایی تمایل پیدا می کنند که فقط آرامش باشد .

سران عرب و کشورهای عربی منطقه از دیر باز زیرنفوذ امریکائیان و قدرت های بزرگ بوده اند و برای بقا ی حکومتشان به هر مسئله ای تن می دهند لذا با این توصیف خوب می توان درک کرد که بیشتر سران عرب به طرف امریکا تمایل داشته و در واقع با عملکرد خود تامین کننده منافع امریکا هستند .

با نگاه دقیق به قضیه غزه به این نتیجه می رسیم که با توجه به حمایت ایران از حماس از یک طرف و تبلیغات منفی امریکا از نقش ایران درحوادث اخیر و ترساندن اعراب از ایران ناخود آگاه کشورهای عربی به سمت امریکا کشیده می شوند و در جهت تامین منافع امریکا واسرائیل در حمله به غزه و سکوت و حتی حمایت از اقدام اسرائیل با آنان همگام شده و همراه می شوند.

تا جایی که دولت مصر گذرگاه رفح را می بندد و اجازه ورود کمکهای پزشکی و انسان دوستانه سازمانهای مختلف را نمی دهندو حتی فضای هوایی خود را بروی هواپیماهای اسرائیلی می گشاید .

از طرف دیگر مفتی عربستان اعتراضات علیه اقدامات اسرائیل را محکوم کرده و محارب فی الارض می نامد

کلا اعراب وسران عرب با این تفاسیر برای از میدان به در کردن حماس از صحنه سیاست دولت خودگردان با امریکا و اسرائیل همگام شده اند و در قبال این وضع سکوت اختیار کرده و تماشاگر شده اند .

با این توصیفات به خوبی می توان فهمید که این تنها مردم دو کشور درگیر در جنگ هستند که ضرر میکنند و قربانی می شوند

تا جایی که هم اکنون شاهد 3 هزار کشته و نزدیک به هزارتن زخمی در غزه هستیم .

نتیجه اینکه غزه هم اکنون محلی برای به رخ کشیدن قدرت ، دولتمردان مختلف جهان به رهبری ایران و امریکا شده است و تنها چیزی که به آن اهمیت داده نمی شود کرامات انسانی و مردم بی گناهی است که زیر فشار قرار گرفته و قربانی می شوند.

۱۳۸۷ دی ۱۲, پنجشنبه

مافیای قدرت در ایران

مافیای قدرت در ایران

چنانچه بخواهیم هرم قدرت در ایران را ترسیم کنیم ، باید عنوان کرد که خامنه ای در راس هرم قرار دارد. قدرت مطلق و بی چون وچرای ایران، قدرتی که هیچ کس در هیچ جا قدرت مخالفت با اورا ندارد. خامنه ای شخصی است که می توان گفت علاوه بر راس هرم قدرت ایران در راس احزاب دست راستی یا به نوعی اصولگرا قرار دارد.قدرت مطلقی که با تقلب در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری باعث روی کار امدن ریس جمهوری نالایق و خالی از سواد سیاسی شد.

شخصی که به عقیده بسیاری نه تنها سررشته سیاسی ندارد حتی از آگاهیهای اقتصادی هم بی بهره است طوری که وضعیت اقتصادی وسیاسی امروز ایران گواه بر این ادعا می‏باشدکه وی در بدتر کردن و ایجاد تورم و حملات لفظی و تهدیدات خارجی علیه ایران نقش به سزایی داشته است.

بعد از پیروزی انقلاب ایران که شاید بتوان گفت 60% پیروزی این قضیه به همت و یاری مجاهدین و گروههای چپ گرا به وقوع پیوست ولی دیدیم که این راستیها و مذهبیون متعصب بودند که قدرت را به دست گرفتند و با از میدان به در کردن توده ایها که زحمات فراوانی برای بیرون کردن شاه از کشور کردند قدرت مطلقه ایران را به دست گرفتند و این ادامه یافت تا کنون و حتی پیروزی جبهه دوم خردادیها و اصلاح گراها به رهبری خاتمی هم نتوانست آنان را ازصحنه قدرت دور کند و آنها توانستند با شگرد خاص خود وبا رهبری خامنه ای دوباره قدرت را به دست بگیرند و کشور را به سی سال قبل بازگردانند .

انتخاب خرداد که منجر به ریاست جمهوری احمدی نژاد شد همه با یاری و تلاش پسران خامنه ای که با دست بردن در صندوقهای رأی و تقلب ، یک شبه احمدی نژاد را که ته جدول بود به بالا صعود دهد به طوری که صدای کروبی را که به آقای پنجاه هزارتومانی در ایران مشهور است در آورد.

در هر حال به هرجایی که نگاه می کنید در قوه مجریه ، قوه قضائیه مجلس و حتی صنایع مختلف مثل خودروسازی ، نفت ، دارو و...... سایه افرادی چون خامنه ای و هاشمی و دیگر افراد سرشناس نظام احساس می شود.

به عنوان مثال صنعت خودرو سازی ایران ، می توان به این قضیه اشاره کرد که مقدار قابل ملاحظه ای سود که از طریق فروش خودرو هرنوع که باشد به دست می آید باید اول به حساب بیت رهبری و سپاه و وزارت اطلاعات و ..... ریخته شود و در نهایت خودرویی که برای مصرف کننده می تواند با قیمت حدودا سه میلیون در بیایید به قیمت چیزی حدود هشت تا ده میلیون می رسد این تازه در مورد خودروهایی است که زیاد گران نیست .

بعد از رهبر ایران بی شک هاشمی رفسنجانی دومین قدرت حکومتی ایران است و اگر چه در بیشتر یا پاره ای ازمسائل با رهبر اختلاف دارد و لی در باطن هردو یک هدف را دنبال میکنند و آن هم حفظ قدرت و حکومت مطلق و به دست آوردن منافع زیاد حاصله است .

هاشمی شخصیتی که با داشتن ثروت افسانه ای هم اکنون پشت پرده سیاست ایران به ایفای نقش مشغول است . رفسنجانی با خانواده ای که فساد آنان زبان زد عام و خاص است چنان نقش یک مدافع را برای ایرانیان بازی میکند که گویا پاک تر و خالص ترا زاو وخاندانش وجود ندارد و این تنها اوست که می تواند ناجی مردم و ایران باشد و تمام تلاشش بیرون کشیدن مردم از این وضع فلاکت بار است.

در حالیکه پرواضح است که هدفی غیر از این را دنبال میکند ومردم ایران هرگز فساد این خانواده را از یاد نخواهند برد.

به عنوان نمونه به نقش فاطمه رفسنجانی در قاچاق دارو و سلطه بر صادرات و واردات دارو به ایران و دیگر کشورها می توان اشاره کرد که تمام این فرایند در تولید و توزیع وقاچاق دارو زیر نظر این بانوی به اصطلا ح نیکوکار انجام می شود.

نمونه دیگر نقش فائزه رفسنجانی در قاچاق مواد مخدر می باشد که از او یک اشرف دیگر ساخته است که شاید بتوان گفت در اینکار روی اشرف پهلوی را نیز سفید کرده است و به چنان قدرت بین المللی قاچاق تبدیل شده که اگر تملق نباشد باید از او به عنوان یک رهبر مافیای مواد مخدر یاد کرد.

نقش پسران رفسنجانی هم در سوء استفاده های مالی و فساد چه اخلاقی و چه اقتصادی جای خود دارد و از حوصله بحث خارج است . لذا ذکر همین نکته کافی است که کل این خانواده با به دست آوردن ثروت فراوان از جیب مردم و منابع ایران تبدیل به قدرتی شده اند که دیگر رهبر هم نمی تواند آنها را ندید بگیرد.

طوری ثروت این خاندان رو به فزونی یافته و بانکهای خارج را پر کرده که حتی بانکها از جمله سویس هم از پذیرفتن پولهای آنان سرباز زده چراکه بیم آن دارند که درصورت خروج موجودی آنان از بانکها ممکن است بانک دچار ضرر یا حتی ورشکستگی شود

طوری این خانواده در فساد و کارهای خلاف غرق شده اند که بسیاری قتل احمد خمینی را به این خانواده و شخص رفسنجانی نسبت می دهند . بعد از فوت اقای خمینی حذف ایشان از صحنه قدرت ایران ، راه برای به دست گرفتن قدرت توسط رفسنجانی باز شد لذا دست به فعالیت و تلاش زدند و کاربه جایی رسید که با افزایش فساد وخلاف دستگاه حکومتی ایران که ریاست آن را هاشمی به عهده داشت کم کم صدای اعترا ض احمد خمینی نسبت به اقدامات خلاف و اعمال آنان بالا گرفت به طوریکه در سالهای واپسین حیات وی شاهد گفتگوها و اعتراضات وی نسبت به اعمال دولت ایران هستیم.

همین اعتراضات وی زنگ خطر را برای دولت رفسنجانی که حال قدرت را به دست گرفته بود ، در آورد و این مقدمه ای شد برای پی ریزی قتل احمد خمینی و حذف وی از صحنه سیاست ایران .

به نظر من وخیلی از افراد که از نزدیک به سیاست ایران نظاره می کنند قتل احمد خمینی مقدمه و شروع قتلهای زنجیره ای است که تا زمان دولت خاتمی ادامه یافت و به رسوایی بزرگی برای دولت ایران و شخص فلاحیان ورزیر وقت اطلاعات ایران شد.

قدرت سومی که به جرات می توان گفت که همه حکومتیها حتی شخص رهبر نیز از او در بیم و هراس اند .

فلاحیان وزیر اطلاعات سابق و عضو شورای خبرگان رهبری در حال حاضر با آن فساد اخلاقی و خانواده ای مفسد هم اکنون رها و آزاد پشت صحنه سیاست ایران چون رفسنجانی به ایفای نقش مشغول است.

شخصی که آقای نوریزاده بسیار خوب و واضح در کتب خود به خصوص کتاب فلاحیان مردی برای تمام فصول جنایت وی را معرفی میکند

به جز این افراد هستند افراد وگروههایی که از پشت پرده سیاست ایران را هدایت میکنند و آنان نیستند مگر سرمایه داران بزرگ و قدرتمند که به عنوان نمونه می توان به اتاق بازرگانی ایران اشاره کرد که تشکیل شده از سرمایه دارانی که اقتصاد و سیاست اقتصادی دولت ایران راهدایت میکنند و هر وزیر که میخواهد روی کار بیاید یا فعالیت کند می بایست با آنها همگام ودر سیاست یکی شود وگرنه چنان محکم وی را برزمین میکوبند که هرگز نتواند فعالیت کند و از صحنه قدرت به طور کامل حذف می شود.

با این وصف خامنه ای ، هاشمی ، سرمایه داران ، فلاحیان همه باهم یک هدف را دنبال میکنند و آن هم چپاول ثروت ایران است و تکیه زدن برقدرت . طمع کاران و حریصانی که حرص و آز و قدرت طلبی آنان را پایانی نیست و برای بقای حکومتشان حتی اگر لازم باشد یکدیگر را قربانی میکنند کاری که فلاحیان با سعید امامی و دیگر یاران گرمابه و گلستانش کرد.

این خاصیت قدرت طلبی دولتی است که با خودکامگی روی کار آمده است و برای بقای خود حتی از دوستان خود میگذرد و آنها را قربانی اهداف خود میکند.

پس وای به حال مردمی مظلوم چون ایران که هرروز وهمیشه در جای جای ایران قربانی این طمع کاران می شوند و کسی هم به دادشان نمی رسد وهرفریاد اعترا ضی از سوی این گرگان درنده خو در سینه خفه می شود.

به امید روزی که همگی با هم در کنار هم به میدان بیائیم و این قدرت مطلقه را برزمین بزنیم و سرزمین و خاک ایران را از لوث وجودشان پاک کنیم

به امید آن روز